مدرسه معمولاً محیط مناسبی برای کودکان مبتلا به اوتیسم نیست، و این میتواند در طول سال تحصیلی و حتی بعد از آن مشکلاتی جدی ایجاد کند. کودکان مبتلا به اوتیسم زمان زیادی را در مدرسه صرف یادگیری چگونگی سازگاری با محیطی میکنند که اغلب با تواناییها و چالشهای آنها هماهنگ نیست. حتی پس از اینکه مهارتهای لازم برای سازگاری در مدرسه را کسب کردند، این کودکان به دنیای جدیدی وارد میشوند که نیازمند مجموعهای متفاوت از مهارتها است.
در ادامه دلایل دشوار بودن مدرسه برای کودکان مبتلا به اوتیسم را توضیح میدهیم:
حساسیت حسی
کودکان مبتلا به اوتیسم در هر محیطی تفاوتهای حسی را تجربه میکنند، اما این چالشها در مدرسه میتواند بیشتر هم شود. زندگی روزمره در مدرسه شامل زنگها و بوقها، نورهای فلورسنت، صداهای بلند، بوی غذا از کافهتریا و پژواکها در سالن ورزشی یا آمفیتئاتر است.
تحریکات حسی میتوانند برای کودکان مبتلا به اوتیسم طاقتفرسا باشند و باعث اضطراب شدید، افزایش رفتارهای خودتحریکی (استیمینگ)، و بروز علائم جسمی مانند سردرد شوند.
افراد مبتلا به اوتیسم باید بدن خود را به طور فعالتری نسبت به افراد نرمال تنظیم کنند. برخی از افراد اوتیسمی آستانه پایینتری برای تحریکات حسی و تحریکپذیری دارند. خودتنظیمی برای کودکان مبتلا به اتیسم دشوارتر است، به ویژه زمانی که روشهایی که برای مقابله استفاده میکنند (مانند استیمینگ) در مدارس مورد توجه منفی قرار گیرند.
درک و فهم زبان
آزمونهای استاندارد در مدارس نیازمند درک و پاسخ به زبان گفتاری و نوشتاری با سرعت و سطحی است که برای سن کودکان انتظار میرود. این آزمونها از سنین کم آغاز میشوند و از کودکان انتظار میرود که با افزایش سن، دقت و درک زبانی آنها نیز بهبود یابد.
کودکان مبتلا به اوتیسم در آزمونهای استاندارد ممکن است دچار ضعف شوند؛ زیرا بیان و درک زبانی به ویژه در استفاده و فهم زبانهای تمثیلی یا بیانی برای آنها چالش بزرگی است.
عملکرد اجرایی
عملکرد اجرایی به توانایی برنامهریزی و انجام پروژههای چند مرحلهای گفته میشود که در آن نیاز به توجه به پارامترهای پروژه، زمانبندیها و عوامل دیگر به طور همزمان است. در مدرسه، عملکرد اجرایی به کودکان در انجام وظایفی مانند مدیریت تکالیف، انجام پروژههای درسی، مطالعه برای آزمونها و برنامهریزی برای رویدادها کمک میکند.
معمولاً تغییر فعالیتها، وظایف و موضوعات برای افراد مبتلا به اوتیسم سختتر هستند. عملکرد اجرایی میتواند چالشی بزرگ برای کودکان مبتلا به اوتیسم در تمام جنبههای زندگی ازجمله در مدرسه باشد.
مهارتهای حرکتی ظریف و درشت
مهارتهای حرکتی ظریف برای نوشتن، نقاشی، بریدن، چسباندن و کار با اشیاء کوچک مانند اسلایدهای میکروسکوپ لازم هستند. مهارتهای حرکتی درشت برای حرکات بزرگتر مانند پریدن، لگد زدن، پرتاب کردن، دویدن و طناب زدن استفاده میشوند.
کودکان مبتلا به اوتیسم معمولاً در مهارتهای حرکتی درشت مشکلات خفیف تا متوسط دارند. این مشکلات شامل برنامهریزی حرکتی است که در آن کودک پیشبینی میکند که یک عمل (مانند لگد زدن به توپ) را انجام دهد و بدن را برای انجام آن حرکت آماده میکند.
از آنجا که این مهارتها برای برآورده کردن نیازهای علمی و اجتماعی مدرسه ضروری هستند، هرگونه محدودیت در این مهارتها میتواند بر توانایی یک کودک مبتلا به اوتیسم در کلاس و عملکرد اجتماعی با همسالان تأثیر بگذارد.
ارتباط اجتماعی
افراد مبتلا به اوتیسم معمولاً تفاوتهای زیادی در ارتباطات اجتماعی دارند. حتی اگر این تفاوتها شدید نباشند و یک کودک مبتلا به اوتیسم به عنوان «با عملکرد بالا» در نظر گرفته شود، باز هم ممکن است درک و اجرای پیچیدگیهای اجتماعی برای آنها دشوار باشد.
در مدرسه، تعاملات اجتماعی بهصورت پیوسته در حال تغییر هستند. آنچه که در کلاس درس مناسب است، ممکن است در راهروها، سالن ورزش یا زمین بازی نامناسب باشد. یک کودک مبتلا به اوتیسم ممکن است نتواند از نشانههای اجتماعی که به او میگویند رفتار خود را متناسب با موقعیت تغییر دهد، آگاهی پیدا کند.
از آنجا که این کودکان مهارتهای ارتباطی متفاوتی دارند، تشخیص شوخی دوستانه از قلدری یا درک تفاوت بین کنایه و واقعیت میتواند برای آنها دشوار باشد. به دلیل طبیعت همواره در حال تغییر تعاملات اجتماعی (که با هر سال تحصیلی تغییر میکنند)، یک کودک مبتلا به اوتیسم اگر در این تعاملات شرکت نکند، ممکن است در انزوای اجتماعی قرار گیرد یا بهعنوان فردی درونگرا شناخته شود.
تغییر قوانین و انتظارات
با شروع سال تحصیلی جدید کودک متوجه میشود برخی چیزها تغییر کردهاند. برای مثال، یک کودک مبتلا به اوتیسم ممکن است به کلاس درس معلم قبلی خود عادت کرده باشد که صحبت کردن بدون بلند کردن دست را مجاز میدانست. اما ممکن است معلم جدید قانونی داشته باشد که دانشآموزان باید دست خود را بلند کنند و قبل از صحبت کردن اجازه بگیرند. این تغییر برای هر دانشآموزی میتواند دشوار باشد، اما برای کودکان مبتلا به اوتیسم تطبیق با آن قوانین جدید سختتر است.
تغییرات در روابط با همسالان نیز اتفاق میفتند و برخی رفتارهایی که سال قبل خوب بودند با بزرگتر شدن کودکان غیرقابل قبول در نظر گرفته میشوند. بنابراین کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است توسط دیگران که نیازها و تفاوتهای آنها را درک نمیکنند، تمسخر شوند.
تغییر در روال
افراد مبتلا به اتیسم معمولاً در شرایطی که روال و ساختاری مشخص دارند، بهتر عمل میکنند. اگرچه روال مدرسه رفتن بر اساس اهدافی خاص استوار است، اما گاهیاوقات مواردی پیش میآید که همه چیز متفاوت میشود.
رویدادهای ویژه، معلمان جایگزین، روزهای برفی، گردشها، روزهای آزمون استاندارد و تعطیلات مدرسهای همگی میتوانند روال معمول مدرسه را مختل کنند و حتی اگر کودکان از قبل از این تغییرات آگاه باشند، ممکن است برای آنها بسیار سخت باشد که با آنها کنار بیایند.
جلسات درمانی و گروههای مهارتهای اجتماعی برای کمک به کودکان در یادگیری چگونگی مقابله با این تغییرات طراحی شدهاند.
مشکلات رایج مرتبط با مدرسه برای کودکان مبتلا به اوتیسم
باید توجه داشت که هر کودک اوتیسمی ویژگیهای متفاوتی دارد و با چالشها و تواناییهای متفاوتی روبرو است. بااینحال، برخی از مشکلات رایج مرتبط با مدرسه برای کودکان مبتلا به اتیسم عبارتاند از:
- افت تحصیلی. ممکن است در یادگیری عقب بمانند. این مشکل ممکن است مستقیماً به دلیل چالشهای مرتبط با اوتیسم باشد یا به دلیل مشکلات دیگری مانند کندی سرعت پردازش اطلاعات، بیشفعالی (ADHD)یا نارساخوانی (دیسلکسیا)، که در کودکان مبتلا به اوتیسم شایع هستند، اتفاق بیفتند.
- ناتوانی در دوستیابی. ممکن است در ایجاد و حفظ دوستیها دچار مشکل شوند.
- تفاوتهای ظاهری و گفتاری. ممکن است از نظر ظاهر و صدا با دیگران تفاوت داشته باشند. این تفاوتها میتوانند به دلیل نحوه راه رفتن، صحبت کردن، رفتار و لباس پوشیدن آنها باشند.
- در معرض قلدری قرار گرفتن. به دلیل تفاوت در ارتباطات، ظاهر، صدا، علایق، جنسیت یا گرایش جنسی، ممکن است بیشتر در معرض قلدری قرار بگیرند.
- مشکلات در برآورده کردن نیازهای اساسی. ممکن است در برآورده کردن نیازهای اساسی خود، مانند غذا خوردن، نوشیدن و رفتن به دستشویی، دچار مشکل شوند.
- رفتار چالشبرانگیز. رفتار آنها ممکن است بهعنوان چالشبرانگیز تلقی شود، در حالی که در واقع این رفتار ناشی از استرسی است که کودک مبتلا به اتیسم ترجیح میدهد از آن اجتناب کند.
- پیامدهای منفی رفتارهای چالشبرانگیز. «رفتار چالشبرانگیز» ممکن است منجر به پیامدهای منفی مانند تنبیه یا انزوا شود. این مسئله میتواند به یک دایره معیوب از استرس بیشتر و رفتار چالشبرانگیزتر منجر شود.
- خستگی ناشی از تلاش زیاد. برخی از کودکان مبتلا به اتیسم ممکن است در یادگیری و حتی در دوستیابی موفق باشند، اما این موفقیت معمولاً نیازمند تلاش زیادی است و میتواند خستهکننده باشد.
- پنهان کردن واقعیات. بسیاری از افراد اوتیسمی تمایلی به جلب توجه ندارند و ممکن است رفتار واقعی خود را پنهان کنند که این نیز میتواند خستهکننده باشد.
- خستگی ناشی از استرسهای مدرسه. مقابله با استرسهای مرتبط با مدرسه، به علاوه تلاش برای پنهان کردن واقعیات، به این معناست که بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم وقتی به خانه میرسند خستهاند.
- تخلیه استرس در خانه. بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم وقتی به خانه میرسند، احساس امنیت میکنند و این مسئله منجر به آزادسازی ناامیدیهای فروخوردهشان بر روی افرادی که میشناسند، میشود.
- مشکل در انجام تکالیف. انرژی برای انجام تکالیف ممکن است محدود باشد و بسیاری از کودکان اوتیسمی برای تمرکز بر کارهای مدرسه در خانه دچار مشکل شوند. این مشکل احتمالاً تا حدی به این دلیل است که آنها کار مدرسه را با محیط مدرسه مرتبط میدانند و انعطافپذیری در این مورد برایشان بسیار دشوار است.
- امتناع از مدرسه. بسیاری از کودکان اوتیسمی مواقعی دارند که رفتن به مدرسه برای آنها بسیار سخت است. این حالت گاهیاوقات به عنوان امتناع یا اجتناب از مدرسه شناخته میشود.
جمعبندی
ازآنجاییکه کودکان مبتلا به اوتیسم ویژگیهای متفاوتی نسبت به سایر کودکان دارند، چالشهای پیش روی آنها نیز در مدرسه با کودکان عادی فرق میکند. بنابراین شناخت مشکلات این کودکان در مدرسه به رفع آنها و بهبود روند آموزش کمک میکند.
منابع