
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)در ابتدا برای بزرگسالان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) استفاده میشد، اما در حال حاضر برای کودکانی که با احساسات شدید دست و پنجه نرم میکنند نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این روش درمانی بهطور مؤثر به درمان اضطراب، افسردگی، و اختلال بینظمی خلقی اخلالگرانه (DMDD) در کودکان کمک میکند. این روش با آموزش تکنیکهایی به کودکان برای تنظیم احساسات و رفتارهایشان کار میکند.
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) چیست؟
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) نوعی گفتگودرمانی مبتنی بر شواهد است که بر کمک به افراد برای پذیرش واقعیت خود و همزمان تلاش برای بهبود زندگیشان تمرکز دارد. این روش توسط مارشا لینهان در حین کار با زنانی که اختلال شخصیت مرزی (BPD) و تمایل به خودکشی داشتند، توسعه یافت. DBT شامل چهار مؤلفه اصلی است:
- ذهنآگاهی (Mindfulness)
- تحمل پریشانی (Distress Tolerance)
- تنظیم هیجانی (Emotion Regulation)
- اثربخشی بینفردی (Interpersonal Effectiveness)
آیا میتوان رفتار درمانی دیالکتیکی را برای کودکان استفاده کرد؟
این روش میتواند بهعنوان درمانی برای کودکان 6 تا 12 ساله استفاده شود. اگر فرزند خود را فردی «بسیار حساس» توصیف میکنید که بهخاطر اتفاقات کوچک به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و پرخاشگری فیزیکی و کلامی نشان میشود، پیشنهاد میدهیم رفتاردرمانی دیالکتیکی را برای او استفاده کنید.
به یاد داشته باشید که رفتار درمانی دیالکتیکی شخصیت کودک را تغییر نمیدهد، بلکه بر رفتارهای او تأثیر میگذارد. نتیجه این است که کودک یاد میگیرد چگونه خود را آرام کند و کمتر احساس استرس داشته باشد. والدین و مراقبان نیز تمام مهارتهایی را که به فرزندانشان آموزش داده خواهد شد، یاد میگیرند تا بتوانند این مهارتها را در خانه تقویت کنند.
ویژگیهای رفتار درمانی دیالکتیکی برای کودکان
رفتار درمانی دیالکتیکی برای کودکان با بزرگسالان متفاوت است؛ زیرا کودکان ملاحظات رشدی منحصربهفردی دارند. درمانگر باید رویکرد خود را تنظیم کرده و به کودکان اجازه دهد مفاهیم DBT را درک کنند و ازطریق بازی و سایر تکنیکهای خلاقانه آنها را به کار گیرند. علاوهبراین، والدین و مراقبان درگیر فرایند میشوند تا بتوانند از کودک حمایت کنند.
جلسات رفتار درمانی دیالکتیکی برای کودکان بر موارد زیر تأکید دارند:
- تمرکز بر تنظیم هیجانی: تمرکز اصلی DBT برای کودکان بر آموزش تنظیم هیجانی است. کودکان با مهارت تنظیم هیجانی متولد نمیشوند بلکه به کمک این روش آموزشی میتوانند یاد بگیرند چگونه احساسات شدید مانند خشم یا اضطراب را مدیریت و کنترل کنند.
- مشارکت مراقب: نقش شما بهعنوان والد یا مراقب برای کمک به کودک در هنگام تمرین مهارتهای DBT در خانه حیاتی است. بهعنوان مثال، اگر کودک احساسات شدیدی را تجربه میکند، میتوانید او را راهنمایی کنید تا فعالیتی آرامبخش مانند در آغوش گرفتن یکی از عروسکهایش یا استفاده از عمل متضاد احساس فعلیاش (مانند خندیدن) را امتحان کند.
- جلسات کوتاهتر: جلسات رفتار درمانی کودکان در مقایسه با بزرگسالان کوتاهتر هستند تا با دامنه توجه کوتاهتر کودک سازگار شوند. یک جلسه احتمالاً بین 45 دقیقه تا یک ساعت طول خواهد کشید؛ اما تایم جلسات نیز به سن و چالشهای پیش روی کودک بستگی دارد.
- استفاده از زبان سادهتر: درمانگر هنگام توضیح DBT از اصطلاحات پیچیدهای که درک آنها برای کودک دشوار است، اجتناب میکند. در عوض، از مثالهای مرتبط استفاده میکند که گاهیاوقات میتوانند به علایق کودک (بر اساس ارزیابی او از کودک) مربوط باشند.
- استفاده از ابزار آموزشی متناسب با سن کودک: این ابزارهای آموزشی شامل نمودارها یا کارتهای احساسات با حالات چهره، کتابهای داستان، کتابهای کار، بازیهای تختهای، کلیپهای کارتونی و توپهای استرس هستند.
- آموزش والدین: والدین برای یادگیری مفاهیم اصلی در جلسات آموزشی شرکت میکنند. این جلسات شامل آموزش مهارتهایی به والدین است تا بتوانند مهارتهای DBT را در موقعیتهای زندگی واقعی کودک استفاده کنند.
- جلسات خانوادهدرمانی: کودکان، والدین و سایر اعضای خانواده مهارتهای حل مسئله را با هم یاد میگیرند. خانوادهدرمانی فرصتی فراهم میکند تا موانعی مانند بیشفعالی و اختلال دوقطبی که باعث اضطراب کودک میشوند یا علائم او را بدتر میکنند، کشف شوند.
مهارتهای رفتار درمانی دیالکتیکی برای کودکان
در رفتار درمانی دیالکتیکی برای کودکان، مؤلفههای اصلی (ذهنآگاهی، تحمل پریشانی، تنظیم هیجانی و اثربخشی بینفردی) ثابت باقی میمانند، اما متناسب با سن و سطح رشدی کودک اصلاح میشوند. این روش شامل استفاده از ابزارهای کودکپسند مانند کلیپهای کارتونی، بازیهای تختهای، و جزوات رنگارنگ است. درمانگران همچنین اصطلاحات پیچیده را ساده کرده و از مثالهای واضح و ملموس استفاده میکنند تا به کودکان در درک مفاهیم کلیدی کمک کنند.
در اینجا نحوه استفاده از مهارتهای DBT برای درمان کودکان آورده شده است:
مهارتهای ذهنآگاهی
ذهنآگاهی در DBT به مجموعهای از مهارتها اشاره دارد که به کودکان کمک میکنند تا بر لحظه حال تمرکز کنند. این مهارتها بر آگاهی و پذیرش تجربیات فرد تأکید دارند. داشتن حس آگاهی افزایشیافته به جلوگیری از خودانتقادی کمک میکند. درمانگر برای افزایش ذهنآگاهی، تمریناتی متناسب با سن کودک معرفی میکند.
مثالی از مهارت ذهنآگاهی DBT برای کودکان، «تنفس ذهن خردمند» است. این تکنیک شامل دم گرفتن در حین فکر کردن به «ذهن» و بازدم در حین فکر کردن به «خردمند» است که به کودک کمک میکند آرام شود و به ذهن خردمند (توانایی تصمیمگیری سالم و منطقی در مواجهه با مسائل زندگی) خود دسترسی پیدا کند.
مهارت ساده و در عین حال مؤثر دیگر، رنگآمیزی ذهنآگاهی است، که در آن کودکان از مداد رنگی، کتابهای رنگآمیزی یا ماژیک برای کاهش استرس استفاده میکنند.
کودکان همچنین میتوانند با تماشا و شمارش ابرها، که راهی سرگرمکننده برای حضور کامل در لحظه و حفظ تعادل است، ذهنآگاهی را تمرین کنند.
مهارتهای تحمل پریشانی
تحمل پریشانی در DBT درمورد گذراندن شرایط یا موقعیتهای دشوار بدون درگیر شدن در رفتارهای مضر است. کودکانی که تحمل پریشانی خود را افزایش میدهند، میتوانند خود را ازطریق فعالیتهای آرامبخش و مراقبت از خود، تسکین دهند. این فعالیتها معمولاً شامل استفاده از حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه) و حرکت هستند.
مثالی از مهارت تحمل پریشانی DBT برای کودکان، تمرین TIPP است که مخفف عبارتهای زیر میباشد:
- دما (Temperature): خنک شدن با قرار دادن صورت در آب سرد یا گرفتن دوش آب سرد
- ورزش شدید (Intense exercise): درگیر شدن در فعالیتهایی مانند دویدن، پریدن، یا بازی بسکتبال تا زمانی که از نظر فیزیکی احساس خستگی کنند.
- تنفس آهسته (Paced breathing): تمرین تنفس آهسته و عمیق برای کمک به آرامش بدن و ذهن
- آرامش تدریجی عضلانی (Progressive muscle relaxation): سفت کردن و سپس شل کردن گروههای مختلف عضلانی برای آزادسازی تنش فیزیکی
این تمرین به مدیریت احساسات طاقتفرسا در کودکان کمک میکند. همچنین ابزارهای مؤثر و عملی برای بازگرداندن تعادل را به آنها ارائه میدهد.
مهارتهای تنظیم هیجانی
تنظیم هیجانی در DBT به درک احساسات در کودکان که اولین گام به سوی کاهش رنج عاطفی است، کمک میکند. در حالی که عوامل مختلفی مانند سن، خلق و خو، محیط و تجربیات قبلی بر توانایی کودک برای کنترل و بیان احساسات خود به شیوهای سالم تأثیر میگذارند، بزرگسالان نیز در کمک به آنها در این امر نقش دارند. در این راستا، به والدین نیز همان مهارتهایی که فرزندانشان یاد میگیرند، آموزش داده میشود تا بتوانند این مهارتها را در خانه به کار گیرند و تقویت کنند.
نمونه تمرینهایی از مهارت تنظیم هیجانی که به کودکان آموزش داده میشوند عبارتاند از:
- نامگذاری احساسات: استفاده از دماسنج احساسات برای شناسایی و رتبهبندی احساس خود
- عمل متضاد: تمرین مهارت انجام عمل متضاد احساس فعلی (بهعنوان مثال، لبخند زدن هنگام ناراحتی)
- مهارت PLEASE: یادگیری استراتژیهای مراقبت از خود مانند درمان بیماری جسمی (PL)، حفظ تغذیه متعادل (E)، اجتناب از موارد تغییردهنده خلق و خو (A)، خواب کافی (S) و فعال ماندن ازطریق ورزش منظم (E)
این مهارتها به کودکان کمک میکنند تا احساسات خود را به روشهای سالمتر و مؤثرتر تشخیص دهند و مدیریت کنند.
مهارتهای اثربخشی بینفردی
اثربخشی بینفردی در DBT به کودکان کمک میکند تا با دیگران روابط مثبت برقرار کرده و آن را حفظ کنند. این کار با تمرین قاطعیت، همدلی و تأیید احساسات خود و دیگران انجام میشود. نتیجه این است که کودکان ابزارهایی را که برای حل تعارضات به شیوهای سالم نیاز دارند، به دست میآورند. برای کودکانی که با فشار همسالان مواجه هستند، ویژگی قاطعیت به آنها قدرت میدهد تا در برابر دیگران مقاومت کنند و تصمیمات مسئولانهتری بگیرند.
یکی از مهارتهای اثربخشی بینفردی DBT که به کودکان آموزش داده میشود DEARMAN است:
- توصیف (Describe): وضعیت را توصیف کنید.
- بیان (Express): احساسات خود را بیان کنید.
- قاطعیت (Assert): نیازها یا درخواستهای خود را بیان کنید.
- تقویت (Reinforce): هنگامی که طرف مقابل واکنش مثبتی نشان میدهد، او را تأیید کنید و پاداش بدهید.
- ذهنآگاهی (Mindful): متمرکز بمانید و از حواسپرتی اجتناب کنید.
- ظاهر(Appear): با اعتمادبهنفس ظاهر شوید.
- مذاکره (Negotiate): درصورت نیاز مذاکره کنید.
مهارت کلیدی دیگر GIVE است که بر بهبود روابط تمرکز دارد:
- ارتباط ملایم (Gentle communication)
- با علاقه گوش دادن (Interested listening)
- تأیید احساسات دیگران (Validating the emotions of others)
- زبان بدن نرم و آرام (Easy and relaxed body language)
این مهارتها به کودکان کمک میکنند تا بهطور مؤثر ارتباط برقرار کرده، روابط سالمی بسازند و تعارضات را به شیوهای محترمانه مدیریت کنند.
رفتار درمانی دیالکتیکی برای درمان چه اختلالات روانی در کودکان استفاده میشود؟
رفتار درمانی دیالکتیکی بر رفتارها و روابط بینفردی کودکان تأثیر میگذارد و به تثبیت احساسات و مدیریت مؤثر آنها کمک میکند. در برخی موارد، درمانگر ممکن است از DBT همراه با رویکردهای دیگری مانند دارودرمانی و رفتاردرمانی شناختی(CBT) استفاده کند.
رفتار درمانی دیالکتیکی برای درمان اختلالات روانی زیر در کودکان استفاده میشود:
- نگرانی: فرقی نمیکند کودک با اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، یا فوبیاهای خاص سر و کار داشته باشد، در هر صورت اضطراب باعث نگرانی زیاد او و تحریکپذیریاش میشود. DBT به کودکان کمک میکند از افکار اضطرابآور خود آگاه شوند و شدت آنها را کاهش دهند.
- اختلال وسواس فکری-عملی (OCD): در حالی که CBT بهعنوان درمان خط اول برایOCD کودکان در نظر گرفته میشود، استفاده از DBT نیز بهدلیل مؤلفه ذهنآگاهی و تأثیر آن بر کاهش شدت افکار وسواسی، مفید است.
- اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD): کودکان مبتلا به بیشفعالی بهراحتی از ناراحتیهای کوچک روزمره ناامید میشوند و بدون فکر کردن، بهصورت خیلی سریع عمل میکنند. تکنیکهای تنظیم هیجانی در DBT، مانند تنفس عمیق و شمارش تا 10، میتوانند به حفظ تعادل در این کودکان کمک کنند.
- اختلال بینظمی خلقی اخلالگرانه (DMDD): این اختلال با فورانهای خشم شدید و تحریکپذیری مزمن مشخص میشود. رفتار درمانی دیالکتیکی به کودکان آموزش میدهد که احساسات خود را مدیریت کنند و بدون پرخاشگری به دیگران، واکنش آرام نشان دهند.
- افسردگی: افسردگی در کودکان میتواند همراه با سایر اختلالات مانند OCD و بیشفعالی که توسط رفتار درمانی دیالکتیکی بهبود مییابند، رخ دهد. تحقیقات نشان میدهند که تحمل پریشانی (یکی از مهارتهای رفتار درمانی دیالکتیکی)، منجر به سطوح پایینتر علائم افسردگی میشود و به قابل تحملتر یا قابل پذیرشتر شدن احساسات کمک میکند.
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): تحقیقات نشان میدهند که کودکان مبتلا به PTSD با مشکلات تنظیم هیجانی بیشتری نسبت به کودکان بدون PTSD دست و پنجه نرم میکنند. درمانگر به کودکان کمک میکند تا محرکهای خاطرات تروماتیک را شناسایی کرده و برنامهای برای کمک به آرامش مجدد آنها تدوین کند.
- اوتیسم: با توجه به اینکه کودکان اوتیستیک تواناییهای یادگیری منحصربهفردی مانند یادگیری ازطریق تصاویر بهجای گوش دادن دارند، درمانگر باید رویکرد خود را به گونهای تنظیم کند که با ترجیحات کودک همسو باشد.
جلسات درمان DBT کودکان چگونه است؟
رفتار درمانی دیالکتیکی برای کودکان با ارزیابی کودک توسط متخصص واجد شرایط سلامت روان شروع میشود تا مشخص شود که آیا این رویکرد برای آنها مناسب است یا خیر. والدین و مراقبان درمورد DBT راهنمایی دریافت میکنند، مهارتهای مقابلهای را که فرزندانشان میآموزند، فرا میگیرند و تکنیکهای فرزندپروری را برای ایجاد محیطی مناسب کسب میکنند.
جلسات DBT معمولاً شامل جلسات هفتگی هستند که ممکن است 45 تا 60 دقیقه طول بکشند. تعداد هفتهها بسته به شدت وضعیت کودک متفاوت خواهند بود. در برخی موارد، برنامه DBT ممکن است در کمتر از 24 هفته به پایان برسد.
جلسات DBT برای کودک شامل موارد زیر خواهند بود:
- جلسات انفرادی با درمانگر: کودک مهارتهای مهمی را برای ذهنآگاهی، تحمل پریشانی، تنظیم هیجانی و اثربخشی بینفردی یاد میگیرد.
- تحمل رفتارهای مشکلساز در طول جلسه: ممکن است کودک با بدرفتاری یا عمل کردن بر اساس احساسات خود بهطور کامل درگیر جلسه DBT نباشد. در این شرایط، درمانگر بهسادگی رفتارها را نادیده میگیرد و توجه کودک را مجدداً متمرکز میکند.
- تکالیف خانگی: این تکالیف شامل برگههای کار و جزوات قابل چاپ هستند که کودک میتواند در خانه پاسخ دهد و مرور کند تا مهارتهای DBT را با راهنمایی والدین خود تمرین کند.
- پیگیری پیشرفت: مهم است که والدین و مراقبان استفاده کودک از مهارتهای DBT و تغییرات در خلق و خو و رفتارهای او را مشاهده کنند. سپس آنها میتوانند این تغییرات را بهطور منظم به درمانگر کودک گزارش دهند. او نیز با توجه به گزارشهای والدین میتواند برنامه کودک را تنظیم کند.
آیا DBT به اندازه CBT مؤثر است؟
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) و رفتاردرمانی شناختی(CBT) هر دو رویکردهای مبتنی بر شواهد هستند که برای درمان مسائل سلامت روان استفاده میشوند. در حالی که هر دو شامل بازسازی شناختی (تغییر الگوهای فکری) هستند، رفتار درمانی دیالکتیکی، رویکردی جامعتر است که بر توسعه مهارتهای رفتاری، تنظیم هیجانات و درک روابط بینفردی کار میکند.
مطالعات نشان دادهاند که DBT در کمک به بیمارانی که با اختلال شدید در تنظیم هیجانی مانند اضطراب، افسردگی، خودآزاری، اعتیاد و اختلالات خوردن دست و پنجه نرم میکنند، مؤثر است. برخلاف CBT که تنها بر بازسازی شناختی تمرکز دارد،DBT رویکردی کلنگر به درمان سلامت روان ارائه میدهد.
تکنیکهای CBT نیز مانند DBT، بر اساس زبان و نیازهای یادگیری کودک تنظیم میشوند. در حالی که DBT میتواند برای دانشآموزان 6 تا 12 سال مناسب باشد،CBT برای کودکان 3 تا 5 سال استفاده میشود.
چه زمانی باید به رفتاردرمانگر مراجعه کنیم؟
اگر کودک شما بهطور مداوم احساسات شدید و بیاحتیاطی نشان میدهد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که رفتار درمانی دیالکتیکی را در نظر بگیرید. بهعنوان مثال، کودک نمیتواند جلوی گفتن یا انجام کارهایی را که به خود و دیگران آسیب میزند، بگیرد. مراقب علائمی مانند مشکل پیدا کردن در مدرسه، رفتار خشونتآمیز، فورانهای کلامی و افکار خودآزاری کودک باشید.
جمعبندی
رفتار درمانی دیالکتیکی برای کودکان، روش درمانی مؤثر و مبتنی بر شواهد است که برای کمک به کودکانی که با احساسات بسیار شدید و رفتارهای تکانشی دست و پنجه نرم میکنند، طراحی شده است. هدف اصلی این روش درمانی، آموزش مهارتهای عملی به کودکان در چهار حوزه اصلی ذهنآگاهی، تحمل پریشانی، تنظیم هیجانی و اثربخشی بینفردی است. این رویکرد که شامل مشارکت فعال والدین نیز میشود، به کودکان کمک میکند تا از تفکر افراطی دوری کنند و به ثبات هیجانی و بهبود روابط با دیگران دست یابند. کلینیک توانبخشی راه کمال با تشکیل جلسات رفتاردرمانی به کودکان مبتلا به بیماریهای مختلف کمک میکند. برای دریافت مشاوره رایگان یا دریافت نوبت با شمارههای کلینیک تماس بگیرید و از راهنماییهای کارشناسان ما بهرهمند شوید.
منابع
سوالات متداول
بیشتر تحقیقات بر اثربخشی DBT در جمعیت بزرگسال تمرکز دارند. بااینحال، برخی از مطالعات آزمایشی نشان دادهاند که رفتار درمانی دیالکتیکی میتواند برای کودکان حتی ۷ ساله نیز مفید باشد. با این وجود، حتی کودکان پیشدبستانی نیز احتمالاً به مهارتهای اساسی تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی پاسخ میدهند.